راهکارهای تقویت هویت اسلامی و ملی دانشجویان/ مُنا کلانتری
راهکارهای تقویت هویت اسلامی و ملی دانشجویان
از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری
این مقاله با تأکید حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بر اهمیت و نقش مراکز آموزش عالی در تقویت هویت دینی-ملی دانشجویان؛ وجوه مشترک فرهنگی و پذیرش اصل اسلامی بودن دانشگاه در همه ارکانش را مورد بررسی قرار میدهد. براساس نظریه هویت جنکینز؛ جوانان، کاملاً از محیط و اطرافیان برای تغییر و یا تقویت اعتقادات خود الگو میگیرند و بر این اساس دانشجویان نیز عوامل تأثیرگذار بر اعتقاداتشان را به شیوههای مختلفی عنوان و تفسیر میکنند. در واقع، تأثیرپذیری دانشجویان از دانشگاه؛ با تکیه بر زمینه فرهنگی و اجتماعیشان به نحوی چند جانبه تعیین میشود. این پژوهش با روش توصیفی و مطالعه اسنادی و بررسی آثار امام خمینی و حضرت خامنهای و ترکیب مباحث با نتاج نظرسنجی که از ۳۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه انجام شد صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که ایشان مواردی چون: رعایت حجاب، تصحیح منابع درسی بر پایه معارف و جهانبینى اسلامى، ایجاد تشکل اسلامی دانشجویی، تشویق و ترغیب دانشجویان به تحقیق و تفحص در حوزه شناخت هویت ایرانی و اسلامی و برگزاری همایش را از جمله مواردی مهم و کاربردی در تحکیم پایههای اعتقادی دانشجویان دانستهاند. بیانات هر دو بزرگوار نشان دادند، همذاتپنداری و الگوپذیری از اساتید معتقد، مکانیسم قدرتمندی در فرایند تقویت هویت دینی دانشجویان است.
واژگان کلیدی: ایران، هویت اسلامی، دانشگاه، دانشجویان، اعتقادات دینی- ملی.
Abstract
The main purpose of this study is to examine practical solutions to strengthen the Islamic identity and national Identity of the university students. Influence on students, with emphasis on cultural and social context is determined by way of multilateral. This research methodology and quantitative survey techniquesamong the 300 students at Zanjan University is light. Results show that students such as: Hijab, curriculum-based educational resources to correct and the Islamic world, a Muslim student organizations, encourage students to investigate in the field of Iranian and Islamic identity and the Conference of important and practical issues in strengthening the foundations of their faith are known. Findings showed that teachers identify concept and mechanism is powerful in the process of strengthening the faith of students. Marital status, religion, level of scholarship and the kind of variables that affect the perceptions and opinions of the students.
Key words: Iran, Islamic identity, the university, students, religious beliefs – National.
Listen
Read phonetically
بیان مسئله
تداوم و بقاء انقلاب اسلامی مستلزم تبیین هویت و سیرت دینی به ویژه برای نسل جوان و دانشجویان است. در این میان تقویت هویت دینی و اسلامی دانشجویان در تبیین مسائل و فضای فکری و فرهنگی کشور، میتواند نقش مؤثری را در حفظ هویت و سیرت اسلامی ایفا نماید. بنابراین اگر بخواهیم هویت دینی را نهادینه کنیم میباید از دانشگاهها شروع کنیم و انجام این امرباید در فضایی فرهنگی و مبتنی برآموزههای دینی و علمی انجام پذیرد.بطور کلی سه گونه ضرورت برای این تحقیق میتوان برشمرد. اول، ناظر بر دغدغه مسئولان و سیاستگذاران است چرا که شاهد تضعیف و گسست دانشجویان از اتکا به مبانی دینی و اسلامی هستیم و مسئله جنگ نرم بیش از پیش به حساسیت مسئله افزوده است. دوم، دغدغه اجتماعی است. به نظر میرسد ما درک درستی از فرایند انتقال آموزههای ارزشمند دینی به نسل جوان و فرهیخته نداریم. معلوم نیست که جوانان چگونه با کدهای فرهنگی برآمده از ترفندهای ضد اسلامی بیگانگان در رسانهها و سایر منابع برخورد میکنند. شناخت نوع پذیرش فعالانه/ منفعلانه بهانه خوبی برای انجام این تحقیق است. چه بسا بتوان با تحقیقاتی مشابه، تغییر، تنوع یا گسست فرهنگی ناشی از این پدیده را بازشناخت. سوم، دغدغه نظری است. بررسی جایگاه دینی و فرهنگی دانشجویان در بیانات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حاوی دلالتهای مهمی برای سیاستگذاری فرهنگی – اسلامی در جامعه ما و دانشگاه است. روشن شدن چنین ابهاماتی، چه بسا، دغدغههای اجتماعی مطرح را نیز تعدیل کند. سودمندی چنین نگاهی این خواهد بود که نقش فعالانه ما در مواجهه با پدیدههای فرهنگی بیگانه را یادآور میشود.
از آنجا که بررسی پژوهشهایی که درباره انواع دینداری است میتواند با موضوع ما مربوط باشد، تحقیقات پیمایشی را که در ارتباط با این موضوع انجام گرفته را نیز مورد بررسی قرار دادیم.
میرسندسی(۱۳۸۳) در پژوهشی تحت عنوان «مطالعهمیزان و انواع دینداری دانشجویان»، به بررسی انواع دینداری پرداخته است. در پژوهش دیگری حبیب زاده (۱۳۸۴) به بررسی «انواع دینداری در بین دانشجویان دانشگاه تهران» پرداخته است. در این پژوهش نیز که بصورت پیمایشی انجام شده؛ نتایج این پژوهش بدین شرح است: بعد اعتقادات=۹۴۶/۰، اخلاق=۶۱۴/۰، ظاهر دینی مردان=۶۶۱/۰، ظاهر دینی زنان=۶۹۵/۰، عبادت فردی= ۸۳۹/۰، عبادت جمعی=۷۹۳/۰، شعایر دینی=۸/۰، مشارکت دینی=۶۳۴/۰، تکالیف فردی=۸۱۵/۰، تکالیف جمعی=۷۱۱/۰ و دانش دینی=۷۶۳/۰ .پژوهش دیگر در این زمینه با عنوان «هویت شناسی مذهبی و باورهای دینی ایرانیان» توسط عماد افروغ است. به اعتقاد وی «هویت ایرانی هر چند به منزله انگاره سیاسی و مذهبی به ساسانیان بر میگردد، اما به عنوان یک انگاره ارضی، قومی و مذهبی سابقه دیرینهتری دارد…یک زمان، زبان مطرح است و زمانی دیگر دین و در زمانهای دیگر چیزهای دیگری. باید توجه داشته باشیم که هویت یک عنصر و مؤلفه ثابت دارد و یک عنصر متغیر و…» (عماد افروغ۱۳۸۰: ۹۲). هدف عامی که در پژوهش حاضر دنبال میکنیم در پی این است که بتوانیم به شناسایی متغیرهای تأثیرگذار و شناخت روشهای مبنایی در فرایند تقویت هویت دینی دانشجویان، با استفاده از بیانات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بپردازیم.
رویکرد جامعه شناختی
در جامعهشناسی واژه هویت متفاوت از برداشتهای روان شناختی است و تا حدودی به معنای چه کسی بودن است و نیاز به داشتن آن است که حس شناساندن خود به یک سلسله عناصر فرهنگی و تاریخی را در فرد یا یک گروه انسانی تحریک میکند(مجتهدزاده، ۱۴۷:۱۳۷۷). در اینجاست که هویت فرد در تعامل و کنش با افراد دیگر شکل میگیرد و صورت جامعه شناختی هویت به وجود میآید و تمایزها و شباهتها از بطن چنین صورتبندی هویتی خود را نمایان میسازد. همچنین بسیاری جامعه شناسان معتقدند هویت در بستر فضا، موقعیت اجتماعی فرد و زمان و مکان ایجاد میشود. بنابراین هویتها، پدیدههایی فرا تاریخی، جدا از اقتصاد، مذهب، ایدئولوژی و تاریخ و جغرافیای خاص خودشان نیستند، بلکه این سازههای اجتماعی با تکیه بر حافظهی جمعی و تمامی منابع معرفتی، با در نظر گرفتن ساختار عینی اجتماعی به وجود آمدهاند و تعریف میشوند و در طی زمان، به طور مجدد تفسیر میشوند. بنابراین در ساخته شدن هویتها، ساختار عینی و مادی جامعه، تاریخ، جغرافیا، ساختار سیاسی، فناوری، اقتصاد و ساختارهای معرفتی، از جمله فرهنگ، زبان، آرمانها، ایدئولوژی و سنت همزمان تأثیر دارند(منتظرقائم، مهدی ۱۳۷۹:۲۵۶).
نظریه هویت اجتماعی ریچارد جنکینز
یکی از دیدگاههای مطرح در حوزه جامعه شناسی معطوف به نظریه هویت اجتماعی ریچارد جنکینز است. وی که در سنت جامعه شناسی قرار دارد معتقد است که افراد یک جامعه بدون هویت و بدون چارچوبهای مشخص برای شباهتها و تمایزها، نمیتوانند با هم ارتباط داشته باشند. هویت اجتماعی خصلت همه انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی میباشد و از این لحاظ سرچشمه معنا و تجربه برای مردم است و میتوان بر این صحه گذاشت که هویت ساخته میشود. هویت اجتماعی درک ما از این مطلب است که چه کسی هستیم و دیگران چه کسانی هستند و از طرف دیگر درک دیگران از خودشان و افراد دیگر چیست؛ بنابراین هویت ذاتی و انتسابی نیست بلکه محصول توافق و عدم توافق میباشد.
به طور کلی شکلگیری خود و دیگری در صورتبندیهای جمعی نتیجه شباهت و تفاوتی است که نمادین است به عبارت دیگر هویت امری زبانی است و موضوع قراداد است. فرایندی است که مورد درک و تعبیر و تفسیر قرار میگیرد و رابطه میان خود و دیگری دوطرفه میباشد یعنی هویت سازی نیازمند وجود یک دیگری است که از رهگذر تفاوت با آن بتوان خود را تعریف کرد.
الگوی نظری جنکینز برای فهم هویتهای اجتماعی، فردی و جمعی نکات قوت فراوانی دارد. یکی آنکه فهم هویتهای فردی و جمعی و تعاریف درونی و بیرونی را صرفاً به لحاظ تحلیلی از هم متمایز میداند و آنها را در روال قابل شناسایی متقابل میشمارد که همچون من فاعلی و من مفعولی در یک قالب واحد اجتماعی عمل می کنند نه در کنار همدیگر؛ و دیگری اینکه، وی در تحلیل هویتها علاوه بر تأکید روی تعاریف فردی و اجتماعی که نشانگر موضع تفسیرگرایانه اوست به نقشی که نهادهای اجتماعی در ردهبندی و گروهبندی و هویتسازی دارند توجه کرده است(رفعتجاه، مریم ۱۳۸۳:۵۵).
روش تحقیق
نحوه جمعآوری مستندات پژوهش حاضر مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه نظرسنجی است. دانشجویان دانشگاههای پیام نور استان زنجان نمونههای مورد مطالعه ما بودند که با طراحی و توزیع پرسشنامه برای بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار در بهبود و تقویت هویت دینی دانشجویان که از جداول و نمودارهای آماری نرم افزار spss استفاده شده است. شیوهی نمونهگیری بصورت تصادفی ساده و تحلیل اطلاعات پرسشنامه با آزمون پیرسون صورت گرفت. به عبارت دیگر جمعیت آماری تحقیق، شامل ۳۰۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر ۱۸ تا ۵۰ سال است که با توجه به بیانات و آثار امام خمینی و آیتالله خامنهای، به طبقهبندی و توصیف راهکارهای عملی تقویت بنیان اعتقادی و دینی دانشجویان پرداختهایم.
جایگاه دانشگاه از دید امام و رهبری
دانشگاه از دیدگاه امام خمینی(ره) آنقدر اهمیت دارد که اگر نقش واقعی خود را نداشته باشد، همه چیز مملکت ازدست خواهد رفت «اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست برود، همه چیزمان از دستمان رفته است». بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دانشگاه هم منشأ دردها و هم منشأ اصلاح کشور است و بسته به اینکه دانشگاهها، استادان و دانشجویان چه جهتگیریهایی داشته باشند، ثمرات آن نیز مشخص خواهد شد. امام خمینی (ره) در کلامهای خود، بطور صریح اشاره میکنند: «دانشگاه خوب، یک ملت را سعادتمند میکند و دانشگاه غیراسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را عقب میزند» و در جای دیگر میفرمایند: «این افرادی که از دانشگاه میآیند، یا مخرب یک کشوری هستند یا سازنده آن کشور هستند». پس اگر متولیان دانشگاه افرادی خوب و صالح باشند، نسلهای حاضر و آینده درست تربیت میشوند و اگر افراد غیرصالح باشند، این نسلها نیز غیرصالح تربیت خواهند شد. از این جهت است که امام میفرمایند: «دانشگاه است که امور کشور را اداره میکند و دانشگاه است که نسلهای آینده و حاضر را تربیت میکند. و اگر چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهای شرق و غرب باشد، کشور در اختیار آنهاست».
مقام معظم رهبری در سخنان گوناگون خود، از شأن و مرتبت دانشگاه سخن گفتهاند و اهمیت آن را در برنامهریزیهای دینی کشور بازگو کردهاند، از جمله فرمودهاند: «در امر ادارهی آیندهی کشور، دانشگاه جلوتر و مهمتر است. دانشگاه است که مدیران و سیاسیون و مهندسان آیندهی کشور را تربیت میکند؛ پس ببینید، دانشگاه اینقدر مهم است. اگر حقیقتاً دانشگاه جایی شد که در آن تربیت دینی به درستی انجام بگیرد، میتوان اطمینان پیدا کرد که فردا مدیران کشور و همهی کسانی که چرخی از چرخهای کشور در دستشان است، اسلامی هستند و با دید و نگرش اسلامی حرکت میکنند» (سخنرانی در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران ۱۳/۷/ ۱۳۶۷). مقام معظم رهبری در جای دیگر فرمودهاند: «آن کسانی که با نیت ریشه کن کردن ایمان دینی در کشور ایران به دانشگاه پرداختند و محیط دانشجویی را به تفکرات ضد دینی یا اوهام ضد دینی یا سرگرمیهای ضد دینی آلوده کردند، خیلی خوب فهمیدند که چه کار میکنند، و برای اجرای هدف پلیدشان، حقا بر روی نقطهی اصلی تکیه کردند»(سخنرانی در جمع تشکلهای دانشجویی قم ۱۸/۹/ ۱۳۷۴).
اسلامی کردن دانشگاه از دیدگاه مقام معظم رهبری و حضرت امام خمینی(ره)
مقام معظم رهبری در رابطه با اصول اسلامی کردن دانشگاه و ویژگیهای دانشگاه اسلامی فرمودهاند: «اسلامی کردن دانشگاهها یک معنای عمیق و وسیع و جامعی دارد؛ از شاخصههای اسلامی شدن، علمی شدن و عمیق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجو است»(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رؤسای دانشگاههای سراسر کشور،۱۳۷۶/۱۲/۶). ایشان در ادامه در رابطه با مقصود اصلی از واژه دانشگاه اسلامی میفرمایند: «منظور من از اهتمام به اسلامی شدن دانشگاه این است که این که من چند سال پیش بحث اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح کردم -در واقع فریادش را زدم- این معنایش این نبود که دانشگاههای ما رؤسای ناباب، یا آدمهای ناجوری دارد، یا دانشجوهای ما بیدینند؛ نخیر. همین دانشجوها با بنده هم ارتباط دارند، من با دانشجوهای مختلف مرتبطم؛ میدانم که در بین آنها افراد متدین خیلی زیاد است. اکثریت قاطع با کسانی است که متدین وارد دانشگاه میشوند؛ منتها محیط و فضای دانشگاه، با وجود شما که رئیس و متدین هستید، با وجود مأمورین و کارگزارانی که همهی آن ها هم متدینند، با این وزیری که سرتاپایش برای دین است و تلاش میکند، محیطی آسیبپذیر است که میتواند کاملاً پرورانندهی یک عنصر غیر دینی- بلکه ضددینی- بشود.» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رؤسای دانشگاه های سراسر کشور،۱۳۷۷/۹/۹).در جای دیگری فرمودهاند: «اگر دانشگاه جایی شد که کسی که از آنجا صادر و خارج میشود نه نسبت به انقلاب حساس باشد، نه نسبت به دین حساس باشد، نه نسبت به کشور حساس باشد، نه نسبت به استقلال ملی و آرزوهای بزرگ ملی حساس باشد، این دانشگاه هرچه هم از لحاظ علمی والا باشد، ارزشی نخواهد داشت؛ زیرا محصول این دانشگاه، راحت در اختیار سیاستهای مختلف قرار خواهد گرفت» (بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بیعت جمع کثیری از دانشجویان و دانشگاهیان، ۱۳۶۸/۳/۲۳).«بنای دانشگاه در کشور ما از ابتدا یک بنای غیردینی بوده است. باید دین را در دانشگاهها زنده کرد، خاصیت دین اصیل و عمیق این است که برای نفوذ در دستگاهها و در جاهای مختلف و در محیطهای انسانی، منتظر اجازهی کسی نمیماند. دین، در دانشگاه و در محیط روشنفکری و در علم هم نفوذ کرد و همه جا رفت؛ لیکن بنا، بنای غلطی بود. این بنا بایستی دگرگون شود و نگذاریم دوباره آنگونه بشود؛ البته دشمن هم بیکار نمیماند.»(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی۱۳۷۰/۹/۲۰).
وحدت حوزه و دانشگاه
یکی از ارکان محوری اندیشه و خط مشی عملی امام خمینی (ره)، تأکید بر «وحدت» و حضور و تداوم آن بود. در مواقع حساس قبل از پیروزی انقلاب و حتی بعد از آن، حضرت امام ضمن توجه به اختلافات مهم؛ خصوصاً دو قشر حوزوی و دانشگاهی فرمودند: «همه شما یک مصیبت دارید، همه گرفتار یک مصیبت هستید، مصیبت مشترک است، همه مصیبت زده هستیم، یک امری نیست که اختصاص به روحانیت داشته باشد، اختصاص به احزاب داشته باشد، یا اختصاص به دانشگاهی باشد… تمام با هم یک کلمه باشند، یک حرکت باشند، اهالی ایران» (صحیفه نور، ج ۳، ص ۳۹۵). آنچه امروز جامعه اسلامی دانشجویان در حوزه آموزش عالی دنبال میکند، در حقیقت همان کلام حضرت امام؛ یعنی وحدت حوزه و دانشگاه است که در بیان مقام معظم رهبری به اسلامیشدن دانشگاهها از آن یاد میشود. برداشت ما از وحدت حوزه و دانشگاه؛ وحدت حقیقی این دو پایگاه علمی و نه اتحاد صرف میباشد و این تحول هم در قالب و هم در محتوا باید شکل گیرد، چرا که آنچه به عنوان محتوای دروس در آموزش عالی تدریس میشود نه تنها با روح اسلامی- ایرانی ما سنخیت ندارد بلکه مدعی جداسازی ارزشها و فضایل از علم است. از این رو باید به ایجاد بینش صحیح و دقیق در نسل جدید در راستای تولید علم بومی برنامهریزی دقیقی انجام داد. مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند: «درکشور ما، هزار سال علم و دین درکنار یکدیگر بودند. تا وقتی که دین حاکم بود و صحنه زندگی مردم، از دین و نفوذ معنوی آن به کلی خالی نشده بود وضع اینگونه بود. تا وقتی که سیاستمداران غربی و متفکرانی که برای نابودی دنیای اسلام نقشه میکشیدند، دانش را همراه با سیاست وارد کشور ما کردند. علم را از دین جدا نمودند و نتیجتاً رشته دین، یک رشته خالی از علم شد و رشته علم، یک رشته خالی از دین گشت. دو مؤثر و عامل وجود داشت و هر دو مربوط میشد به این که غربیها متصدی و صاحب علم و دانش طبیعی در محیط عالم شده بودند. این دو موثر، یکی این بود که علمای دین، علمی را که به وسیله دشمنان دین و کفار میخواست ترویج بشود، با چشم بدبینی نگاه و طرد میکردند. عامل دوم این بود که همان دشمنان و همان کفار حاضر نبودند علم را که در اختیار آنها بود به داخل حوزههای علمیه – که مرکز دین بود- راه و نفوذ بدهند. هر دو از یکدیگر گریزان و با یکدیگر دشمن بودند و علت اصلی هم این بود که در همه جای عالم و ازجمله در کشورهای اسلامی، علم در دست سیاستهای ضد دین یک ابزار بود. در طول هفتاد سال اخیر، به جز عده معدودی از قبیل امیرکبیر و بعدها هم چندنفری که بسیار معدود بودند، بیشتر کسانی که زمام امور تحصیلات عالیه در این کشور به دست آنها بوده است و مسایل آموزش عالی به اراده و تدبیر آنها ارتباط پیدا میکرده، بقیه کسانی بودهاند که منافع ملت ایران در مقابل منافع بیگانگان، برای آنها از هیچ رجحانی برخوردار نبود و بیشتر به فکر چیزهای دیگری بودند تا آینده این ملت و این کشور!». حضرت امام (ره) نیز در مقام انتقاد از وضعیت اجتماعی اسفبار دوره ستم شاهی بر این نکته تأکید دارند که فساد جامعه در آن دوران از طریق تباه کردن دانشگاهها و مدارس انجام شد: «همان طور که آنها انگشت روی دانشگاه میگذاشتند و با تمام قدرت دنبال این بودند که دانشگاه را به دست خودشان بیاورند»(دیدگاهها و رهنمودهای امام خمینی (ره) درباره مسائل فرهنگ، ص ۱۶۹). مقام معظم رهبری نیز در مورد لزوم وحدت حوزه و دانشگاه بارها و بارها در سخنرانیهایشان به مناسبتهای مختلف تأکید کردهاند و فرمودهاند: «وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتما بایستی تخصصهای حوزهای در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال شود. نه، لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوشبین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، … البته برای این کار، باید برنامهریزی و سازماندهی شود. این که مشاهده میکنید در دانشگاه ما، نام دین و خدا و معارف اسلامی تدریس میشود و رؤسا و اساتید دانشگاهها و وزرای مربوط به علوم عالیه، با دین سرو کار دارند، همه اینها آن چیزهایی است که از سالها پیش، دشمنان ما برنامهریزی کرده بودند که این کارها درایران اتفاق نیفتد؛ ولی به برکت انقلاب و اسلام اتفاق افتاد»(حدیث ولایت، جلد۳، ص: ۹۲-۸۶٫).
تطبیق کلیت نظام دانشگاه با اصول اسلامی
دانشگاه در ساخت و ساز شخصیت روانی، دینی دانشجویان تأثیر میگذارد؛ تأکیدات مؤکد مقام معظم رهبری در اصلاح ساختار اخلاقی، دینی دانشگاه، از همین منظر نشأت میگیرد؛ میفرمایند: «دانشجو در محیط دانشگاه، دو نوع سازندگی را برای خودش باید حتمی و لازم بداند و بشمرد: سازندگی علمی، و سازندگی اخلاقی و فکری. سازندگی علمی، در همین کلاسها و با همین درسها و در محضر همین اساتید است، و کار و تلاشی که خود شما با مطالعه و بحث و فحص و تحقیق باید انجام بدهید.جامعهی شما و فردای این کشور، بلکه جهان و بخصوص جهان اسلام، به این کار نیازمند است…سازندگی دوم، اخلاقی و معنوی و فکری است….در رژیم گذشته، محیط دانشگاه به عنوان محیط بیدینی و رها بودن از تقلیدات شرعی تلقی شده بود؛ حتی آدمهای متوسط دینی هم که به این جا میآمدند، احساس میکردند که در فرورفتن در کارهای نامشروع، یله و رها و آزادند.آن رژیم هم این روحیه و این تلقی را در جوانان ما بیشتر میدمید». ۷۴% دانشجویان نیز اصل عمل به محاسبات دینی و اسلامی در دانشگاه را قبول داشتند و تنها ۱۳% با آن مخالفت کردند. درصد بالای اعتقاد دانشجویان به این امر مهم حائز اهمیت برای مسئولان دانشگاهی و مسئولان فرهنگی است و از همه ضروریتر استفاده از این دانشجویان معتقد و علاقمند در ارائه برنامههای مدون در تقویت پایههای اعتقادی دانشجویان است.
حضور دین در تمامی ارکان دانشگاه
بارها رهبر معظم انقلاب، خواستار اسلامیشدن دانشگاهها و مراکز پژوهشی شدهاند و تصریح نمودهاند که سرنوشت آینده کشور بستگی به همین تحقق اسلامی کردن دانشگاهها و مراکز پژوهشی مربوطه دارد «در دانشگاهها، روشها و روابط، باید صددرصد اسلامى بشود – که البته تا حدود زیادى شده است – و مدیریتها باید براى اسلام در دانشگاهها، اصالت قایل بشوند. مادامى که دانشگاه، پرورشگاه متخصصان مسلمان و متعهد نباشد، دانشگاهِ مطلوب انقلاب نخواهد بود. و این نمىشود، مگر اینکه اساس و روش و سیستم در دانشگاهها اسلامى باشد. درسها، هرچه که مىخواهد باشد؛ استاد، هر کس که مىخواهد باشد؛ اما روابط، باید روابط اسلامى باشد؛ یعنى مدیر و دانشجویان و استادان، اصالت را به اسلام بدهند و رعایت احکام اسلام را بکنند. علم و دانش هم اسلامى و از اسلام است؛ والّا به دانشگاه رفتن و مقدارى از بیتالمال و امکانات مردم را مصرف کردن، و بدون اینکه یک نفر به علم دل بدهد و به فراگیرى اهمیتى بدهد، فقط براى اینکه بتواند سرهمبندى، تکه کاغذى به دست بیاورد و در سایهى آن شغلى بگیرد، تا پولى گیربیاورد – نه اینکه شغلى بگیرد، تا کارى بکند – اینکه اسلامى نیست. دانشجو هم اگر اینطور درس بخواند، اسلامى نیست. استاد هم اگر اینطور درس بدهد، اسلامى نیست. روابط اسلامى در دانشگاه این است؛ والّا جوانان و دختران و پسران ما بحمداللَّه مسلمانند.»(بیانات در دیدار با طلاب و دانشجویان به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه ۲۸/۹/۱۳۶۹) مسئله اسلامی شدن دانشگاهها در مرحله نخست با ایجاد تحولی فرهنگی و فکری در عرصه علوم فلسفی و دینی و انسانی که خود میتواند منجر به تحقق توسعهای همه جانبه در همه عرصههای فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی گردد، ممکن و میسر میباشد. ۷۰% دانشجویان نیز نظر موافق خود را با این اصل ابراز کردهاند. ۱۶% مخالف و ۱۱درصد بینظر بودند. اینگونه که از آمار به دست میآید؛ کوتاهی مسئولین در شناساندن مفاهیم دینی و اخلاق و کردار بزرگان دین به دانشجویان عاملی کاملأ مؤثر بر سستی اعتقادی دانشجویان است و همانطور که در بخش بعدی راهکارها عنوان میشود، باید به درونی کردن این ارزشهای مقدس از طرق مختلف کاربردی پرداخت.
رعایت حجاب و پوشش اسلامی
«آنها نمىخواهند که دانشگاه ما، حوزهى علمیهى ما، آزمایشگاه ما و محیط تولید ما، پر رونق باشد. آنها دلشان مىخواهد اختلاط دختر و پسر و آمیزشهاى شهوانى و غفلت و عشرت و اینها، بر زندگى مردم غلبه پیدا کند؛ آنها این را مىخواهند. شما عکس این را عمل کردید؛ علت عصبانیت امریکا و صهیونیستها و این همه تبلیغات این است.»(بیانات در جمع جانبازان و ایثارگران و خانواده های شهدای استان فارس ۱۳/۲/۱۳۸۷). یکی از مهمترین تأثیرپذیریهای جوانان در محیط دانشگاه، در زمینهی نوع پوشش و روابط است؛ رعایت پوشش مناسب در فضاهای علمی نه تنها با توجه به آموزههای دین اسلام قابل تأکید و تآیید است، بلکه حتی در جوامع غربی نیز مورد تأیید قرار گرفتهاست. ۷۵% دانشجویان نیز موافقت خود را با این اصل اساسی اعلام کردهاند و دلیل اصلی مخالفت برخی از دانشجویان عدم شناخت کافی آنها از فلسفهی حجاب است و عملکرد دانشگاه در این رابطه باید در ابعاد مختلف آموزشی تقویت شود و جهت اشاعهی پوشش اسلامی بین دانشجویان باید آگاهی مذهبی- اعتقادی آنها را بالا برد.
نقش اساتید
«دانشجو بیش از آنکه نکتهای علمی را از استاد اخذ کند و پیش از آنکه تحقیقی نظری را از معلم اقتباس کند، خلق و خوی و منش و فرهنگ او را میپذیرد. به گونهای که به تعبیر حضرت امام؛ معلم غیرمذهبی، اگر هم درس اخلاق بدهد، تأثیر سوء اخلاقی خواهد داشت. اگر معلمین و اساتید مذهبی باشند، دانشگاه اصلاح میشود و اگر مراکز آموزشی اصلاح شود، جامعه رستگار میگردد» (بیانات امام در جمع مسئولین آموزش و پرورش… ۲۸/۱۲/۶۳).
مهمترین بعد تاثیر مراکز آموزشی، نقش الگویی آنهاست. مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودهاند: «آن عالمی که شریف نباشد، حمیت و غیرت دفاع از کشور و ملت و آرمانها و ارزشهای ملی و دینی خود را نداشته باشد، آن عالمی که دشمن را بر خودی ترجیح بدهد و خود را در اختیار دشمن ملت قرار بدهد، آن عالم از هر جاهلی بدتر است؛ همان دزدی است که با چراغ به دزدی میرود و بیشتر صدمه میزند» (بیانات در دیدار با خانوادههای شهدای دانشگاه تربیت مدرس ۱۴/۶/ ۱۳۷۰).
و در جای دیگر نیز در رابطه با اهمیت نقش اساتید متذکر شدهاند: «شما برادرانی که در دانشگاهها تدریس میکنید، مواظب باشید که فضای دانشگاه را آشفته نکنند. خود شما تا پریروز در آن جا دانشجو بودید و میدانید که دانشگاه یعنی چه. دانشگاه، یک محیط آشفتگیپذیر است؛ برانگیختگی بد نیست ـ چیز خوبی است ـ اما در شرایطی هم ممکن است بر این برانگیختگی، آثار بدی مترتب شود»(بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، ۱۸/۶/ ۱۳۶۹). «اینها متولى میخواهد، متولىاش هم شمائید؛ هیچ کس دیگر نیست. یعنى شما مدیران و رؤساى گروههاى تحقیقى، متولى این کار هستید. این کار را نمیشود به شکل ادارى درست کرد و مثلاً تزریق کرد به یک مرکز علمى و محیط علمى؛ این را باید بنشینید برایش فکر کنید؛ اینها خیلى مهم است.» (بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه تهران ۱۳/۱۱/۱۳۸۸) همچنین بر نقش اساتید در شکل گیری شخصیت دینی دانشجو علاوه بر شخصیت علمی او تاکید میورزند: «اعتقاد من این است که در زمینه تبلیغ دین، مؤثرترین وسیلهاى که مىتواند دانشجو را دینى و علاقهمند به مبانى دینى بار بیاورد، همین نکتهها و اشارهها و کلمههایى است که یک استاد مىتواند در کلاس با شاگردانِ خود درمیان بگذارد. اشارهاى از یک استاد، گاهى اوقات تأثیرات عمیقى در دل مىگذارد؛ اما گاهى عکس آن دیده مىشود. البته بعضى از اساتید به این نکات توجّه دارند، لیکن باید به عنوان یک کار اساسى و اصلى در نظر گرفته شود. جوانى که شما مىخواهید او را عالِم کنید و روح علم و تحقیق در او بدمید و او را یک برگزیده فرزانه نخبه علمى بار بیاورید – که هر استادى نسبت به شاگردانش چنین آرزوهایى دارد – باید روح دین و ایمان به او تزریق کنید؛ هم ایمان به خدا و دین و مقدّسات که براى دنیا و آخرتش مفید است، هم ایمان به هویت ملى و تاریخى خودش.»(بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه شهید بهشتی ۲۲/۲/۱۳۸۲).
اساتید برای تقویت هویت دینی در دانشجو عوامل زیادی دخالت دارند که اسوهسازی و همانند سازی فرد با الگو و اسوه، یکی از عوامل مهم محسوب میشود. ۴۱ درصد دانشجویان اظهار کردهاند اساتید دانشگاه را الگو قرار میدهند و هر قدر الگوهای اساتید برایشان مطلوبتر و محبوبتر باشند میزان تأثیرپذیری بیشتر و پایدارتر میشود. دانشجویان رفتار الگوهای مطلوبشان را بسیار دوست میدارند و مایلند که با آنها همانند سازی کنند به صورت ارادی و غیرارادی تلاش میکنند که رفتاری نظیر رفتار آنها داشته باشند و یا به گونهای بیندیشند بگویند و عمل نمایند که مورد توجه و تأیید آنها باشد. اگر اساتید بتوانند بسیاری از رفتارهای مطلوب را به طور غیرمستقیم و یا ضمنی از طریق بهرهگیری از وجود الگوهای رفتاری در دانشجویان به وجود آورند فوقالعاده مؤثر و ارزشمند خواهد بود. اساتید متعهد که بهترین الگو برای دانشجویان میباشند میتوانند در کلاسهای درسی خود در کنار تدریس درس مربوطه به آموزش مسائل مذهبی و ملی پرداخته و دانشجویان را نسبت به آنها آگاه و علاقمند گردانند و انگیزهشان را برای جستجو و فهم بیشتر اسلامی مضاعف کند. همانطور که ملاحظه میکنید طبق آمار و ارقام و نظرات دانشجویان اکثریت آنها موافق اصل استفاده از اساتید مقید و معتقد به اسلام در دانشگاه هستند.
وارد کردن نیروهای مسلمان، معتقد، دردمند و انقلابی به پیکره فکری و مدیریتی دانشگاه و گزینش دقیق و به سامان اعضای هیئت علمی از جمله اهداف و نتایج اصلی این گزینه است.
تصحیح منابع موجود و تولید منابع و متون اسلامی
حضرت امام (ره) به منزله یک عامل مهم در تحول هماهنگ دانشگاه با تکامل جامعه اسلامی توصیه کردهاند که «باید در دانشگاه همانطوری که علوم مادی تدریس میشود، علوم معنوی نیز تدریس بشود»(بیانات امام در جمع ستاد برگزاری نماز جمعه تهران ۱۸/۹/۶۰). از نظر ایشان تدریس چنین دروسی باید «به دست اشخاصی باشد که بدانند تربیت اسلامی یعنی چه و بدانند اسلام چه هست… متخصص لازم است» (بیانات امام در جمع ستاد برگزاری نماز جمعه تهران ۱۸/۹/۶۰). اگر دانشگاه باطن بارور و آکنده از ایمان نداشته باشد، چنین دانشگاهی به هر گونه ظاهری که آراسته باشد، در عمل موجب گمراهی و تباهی فرهنگ جامعه است. «آن چیزی که ملت را می سازد، فرهنگ صحیح است. آن چیزی که دانشگاه را بارور می کند که برای ملت مفید است، برای کشور مفید است، آن عبارت از آن محتوی دانشگاه است نه درس است. علم ماعدای ایمان فساد میآورد.»(بیانات امام در دیدار با فرماندهان سرپرست مربیان و… ۲۸/۹/۶۱).
یکی از مهمترین عوامل تقویت هویت دینی دانشجویان؛ تدوین صحیح علوم انسانی بر اساس علوم اسلامی، هماهنگ با آخرین پیشرفتهای علوم انسانی در مغرب زمین میباشد. ۵۷% دانشجویان با این امر موافق و تنها ۱۱% آنها نظر مخالف دادند و این نشانی از نهادینه شدن این معرفت اسلامی در باطن آنهاست که علم دین محور خاص خود را داشته باشند بدون هیچگونه وابستگی به بیگانگان. بطور کلی دانشگاه اسلامی، با متون و منابع غیر اسلامی شکل نمیگیرد. بعضی از متون درسی دانشگاهی موجود ما بر اساس فرهنگی تدوین شده که دینزدایی و دینگریزی مبنای لاینفک آن بوده است. باید کل علم و فناوری غربی را بر اساس جهانبینی مستقل الهی مشاهده کرد. چنین اقدامی نه تنها موجب اعتماد بیشتر دانشجویان به فرهنگ خودی و مشوقی برای بررسی هرچه بیشتر آنها میشود، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی عظیمی دارد.
بنابراین باید به این نکته مهم توجه کرد که صرفاً تدریس معارف اسلامی در دانشگاهها، مشکل را حل نمیکند. مراکز آموزشی، پیش از همه باید به این خودباوری برسند که میتوانند، به تعبیر حضرت امام (ره): «به خواست خداوند تعالی در سایه کوشش و به کارانداختن افکار عالیه خود و اعتماد به نفس احتیاج علمی دانشجویان عزیز را آن گونه برآورند که از رفتن به خارج مستغنی شوند و این امری است شدنی» (پیام امام خمینی (ره) به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ۲۲/۱۱/۶۲).
شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی دانشگاه
آنچه که در تقویت بعد دینی دانشجویان بسیار پررنگ و چشم گیر به نظر می آید، فرهنگ دینی است. ایشان با اشاره به این مهم می فرمایند: «البته یک بخش مهم کار فرهنگى هم، کار دینى است؛ با دین مأنوس کردن، با عبادت انس دادن، لذت عبادت را چشاندن.»(بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه تهران ۱۳/۱۱/۱۳۸۸) در کار دینی آنچه مقام معظم رهبری بسیار بر آن تکیه می کنند، تعمیق معرفت دینی است، ایشان در شکل گیری و تعمیق معرفت دینی بر هر سه نقش مسئولین و مدیران، اساتید و دانشجویان توجه دارند: «انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنین تدبر در ادعیهى مأثورهاى که اعتبار دارد – مثل صحیفهى سجادیه و بسیارى از دعاها – در تعمیق معرفت دینى خیلى نقش دارد. تعمیق معرفت دینى خیلى مهم است. یک وقت یک کسى همینطور روى احساسات، در نماز جماعت هم ممکن است شرکت کند، در اعتکاف هم شرکت کند، در مجلس عزاى حسینى هم شرکت کند، در فلان تظاهرات دینى هم شرکت کند، اما این معرفت در عمق جان او وجود نداشته باشد؛ لذا سر یک پیچى، سر یک دستاندازى، یکهو مىبینید که از جا در میرود؛ این به خاطر این است. ما نظائرش را زیاد دیدیم. توى همین مجموعههاى انقلاب، اوائل انقلاب کسانى بودند که از ماها که ریش داشتیم و عمامه داشتیم و اینها، به نظر میرسید که اینها متدینتر و مقیدتر و پابندتر و نسبت به دین متعصبترند؛ بعد یک وقت – همان طورى که عرض کردم – یک دستاندازى پیش آمد، یکهو دیدیم تایرش در رفت! خوب، پیداست که چفت و بست محکمى نداشته. بنابراین تعمیق معرفت دینى، خیلى مهم است؛ انس با معارف اسلامى، خیلى مهم است. این هم یک بخش کار فرهنگى است که باید ترویج شود.» (بیانات در دیدار با اساتید دانشگاه تهران ۱۳/۱۱/۱۳۸۸).
۷۵% دانشجویان به تأثیر شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی دانشگاه، بر پایبندی و تقید بیشترشان به ارکان دینی و ملی نظر موافق دارند. لازم است برای بالا بردن این درصد از استادان روحانی دانشگاه که دارای وجهه و فضایل اخلاقی دینی و جوانپسند هستند استفاده شود؛ از این طریق به صورت غیرمستقیم میتوان بهرهی خوبی در تشویق و ترغیب دانشجویان به نماز و اجرای احکام دین گرفت.
ایجاد تشکلهای اسلامی دانشجویی و تصحیح روند حاکم بر آنها بر اساس هویت ملی و دینی
مقام معظم رهبری، بستر سازی برای فعالیت های دانشجویی را نیز از وظایف مسئولین دانشگاهها می دانند و بر نقش تشکلهای دانشجویی در تعمیق معرفت دینی نسل جوان تاکید بسیار داشته و به کرات این وظیفه را به تشکلهای دانشجویی گوشزد می کنند. «مجموعهى تشکلها تقویت مبانى معرفتى را جدى بگیرند تا بعد، از تشکلها سرریز بشود روى مجموعهى دانشجوها. تقویت مبانى معرفتى خیلى لازم است. ضعف این مبانى، ضررهاى بزرگى به مجموعهى دانشجوئى کشور و مجموعهى تشکلها خواهد زد.»(بیانات در دیدار دانشجویان ۱/۶/۱۳۸۹).
مقام معظم رهبری، تشکل دانشجویی را محملی برای تربیت سیاسی و اجتماعی میدانند: «ضمناً تشکلهاى دانشجوئى فرصتى هم براى دانشجو ایجاد میکند براى کار دستهجمعى. و من به کار دستهجمعى اعتقاد دارم و این را یک نیاز دانشجو میدانم؛ کسب مهارتهاى گوناگون؛ مهارتهاى سیاسى، اجتماعى. و توجه دارید شما جوانان عزیز؛ چه برادرها، چه خواهرها، که دانشجو محاط به انواع خدعهها و گردابهاى گوناگون است؛ محاط به انواع خطرهاست. در کشور ما لااقل اینجور است. یکى از اهداف توطئههاى استکبارى در کشور ما، بلاشک دانشجوها هستند. علتش هم معلوم است؛ در کشور ما نسبت جوان، نسبت بسیار بالائى است، نسبت دانشجو هم نسبت بالائى است و دانشجو نقشآفرین است؛ هم در زمینههاى علمى، هم در زمینههاى سیاسى. آن کسانى که براى این کشور و براى این ملت خوابهائى دیدهاند، ناچارند روى دانشجوى ایرانى سرمایهگذارى کنند؛ از جاذبههاى غریزى گرفته تا فریبهاى سیاسى، تا دکاندارىهاى بظاهر معنوى – عرفانهاى ساختگى – که انواع و اقسام این چیزها وجود دارد. تشکلها میتوانند مصونیتبخش باشند؛ میتوانند دانشجو را از افتادن در گردابهاى مختلف و منجلابهاى مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این، نقشى است که تشکلها میتوانند ایفاء کنند. مسئولین تشکلها که نامهاى مختلفى دارند و با عنوانهاى مختلفى کار میکنند، باید همه در این هدف، خودشان را سهیم بدانند: کمک به دانشجو.» (بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ۲۴/۹/۱۳۸۷).
همانطور که ذرک آن رفت، یکی از مهمترین ارکان اسلامی شدن دانشگاهها و همه مراکز فکری و آموزشی کشور نیاز به کاری فکری و گروهی با حضور دانشجویان در قالب انجمنهای اسلامی و فرهنگی که در آن به سلایق و برنامهریزی خود دانشجویان از برنامههای متنوع دینی- ملی برگزار شود دارد؛ لذا باید با برنامهریزیهای حساب شده، دانشجویان را با منابع قوی دینی آشنا ساخت و تاروپود وجودشان و محیط دانشگاه را سرشار از مفاهیم و فعالیتهای پربار و الهام گرفته از دین کامل و همه جانبه اسلام کرد.
برگزاری همایش علمی- مذهبی
برگزاری همایشها و گردهماییها برای تبیین دقیق ارائه راهکار تقویت هویت دینی- ملی دانشجویان، کمک شایانی به جا افتادن و توجیه این برنامه میگردد چرا که موضوع برای بسیاری هنوز روشن نشده است. فرهنگ حاکم بر جامعه تأثیر ناآگاهانه و آگاهانه خویش را به افراد جامعه القاء میکند. بنابراین باید برنامه و سیاستگذاری منسجم فرهنگی در همایشها برای شناخت بیشتر دانشجویان از دین واقعی تدوین شود. باید منابع اسلامی سنتی از قرآن کریم و سایر منابع شیعه گرفته تا همه آثار سنتی مربوط به علوم، فلسفه، الهیات و نظایر اینها را عمیقاً بررسی کرد تا بتوان جهانبینی اسلامی را تدوین کرد و این امر جز با حمایت از برگزاری همایشهای علمی- مذهبی و استفاده از اساتید و پژوهشگران و دانشجویان فعال و کوشا؛ میسر نمیشود. ۷۵% دانشجویان نیز با این گزینه کاملاً موافق بودند.
جمعبندی و نتیجهگیری
مقام معظم رهبری درباره تبدیل شدن دانشگاهها به عرصه تاخت و تاز اندیشههای ضد اسلامی با صراحت هشدار داده و مکرراً فرمودهاند “آینده نظام وابسته به اسلامیکردن دانشگاهها میباشد”، زیرا میدانیم که دانشجویان با تحصیل در دانشگاهها، تحت تأثیر وضعیت فکری و اجتماعی آن میباشند و این همان نظریه هویت جنکینز است که اشاره به تأثیرپذیری هویت از آنچه در اطراف ما میگذرد و الگوهای برتری که در میان اطرافیان؛ جوانان به آن اعتقاد دارند است و همانطور که در تحقیق حاضر مشاهده کردیم میتوان با بکارگیری نیروی فکری و توان عملی خود دانشجویان در راستای اسلامی کردن دانشگاه و زنده ساختن ارزشهای دینی گام برداشت و با تشویق و ترغیب دانشجویان به پژوهش در این عرصه و استفاده از اساتید مجرب و معتقد در راستای درونی کردن شناخت عمیق دانشجویان از محتوای مقدس اسلام؛ تأثیری ماندگار بر ایرانی- اسلامی کردن هویت جوانان این مرز و بوم نهاد. در جامعه اسلامی ما به ویژه در عصر تهاجم فرهنگی میبایست بیش از هر زمان دیگر از همه امکانات بالفعل و بالقوه فرهنگی کشور، بالأخص فضای دانشگاه جهت تقویت هویت دینی و ملی بهرهمند شد. صلاحیتهای علمی و اخلاقی اساتید میتواند سهم عمدهای در جذب دانشجویان به وحدت و معنویت دینی داشته باشند. حتی در این راستا برگزاری کارگاههای سوال و پاسخ و رفع شبهات فلسفی-مذهبی دانشجویان بسیار راهگشا خواهد بود. برپایی همایش و مراسم ویژه دانشگاهیان برای بالا بردن سواد دینی دانشجویان و همراه کردن آنها با ارزشهای اسلامی و زنده ساختن الگوهای مذهبی برای شناخت هر چه بیشتر دانشجویان از سیره بزرگان اسلام و فراخوان مقاله علمی جهت تشویق دانشجویان و اساتید به تحقیق و تفحص در این حوزه از جمله راهکارهای مؤثر است.همچنین غنی کردن واحدهای درسی تأثیر ژرفتری بر بنیان اعتقادی و ملی دانشجویان و پاسخ به کنجکاوی آنها در بر خواهد داشت. حمایت از انجمنهای دانشجویی- مذهبی جهت فعالیتهای علمی- دینی دانشجویان به همراه اردوهای ویژه آگاهی بخشی و تقویت بنیان مذهبی- اعتقادی دانشجویان با نظارت مسئولین و اساتید مجرب دانشگاه و تشکیل جلسات و ارائه راهکارهای مقبول و مطلوب و انتقادات و پیشنهادات سازنده توسط خود دانشجویان، منجر به بالا بردن انگیزه فعالیت و تفحص خود دانشجویان در این عرصه خواهد شد.
پیشنهادات:
- اصالت ایرانی و اسلامی که فراموش شده است را به طرق مختلف مثل مراسم ویژه بزرگداشت بزرگان ایران و اسلام و استفاده از سخنرانان و اندیشمندان برجسته؛ یادآوری و زنده کنیم.
- برای بالا بردن سطح دینی و فکری دانشجویان باید دست از شعارهای نمادین برداشت و اجرای اصل دین و پایبندی به شئونات اسلامی را که از جان و دل نیاز است عملی ساخت و این جز با درونی کردن اعتقادات دانشجویان توسط برنامههای مختلف دانشگاه و اساتید میسر نیست.
- همایشهای مختلفی که علم و دین را توأمان بصورت ارزش واقعی زندگی به جوانان نشان دهند بسیار لازم است و شناساندن هویت دین ستیزانه و ضد ارزشی غرب کمک زیادی به هدایت دانشجویان میکند.
- عدم تبعیض در جامعه علمی و ایجاد فضای رقابت و فضایل اخلاقی و علمی مؤثر است و گفتمان بین دانشجویان و اساتید در قالب کارگاههای بحث مفید دینی فلسفی را پیشنهاد میکنیم.
- عدم برگزاری کلاسهای دانشگاه در ساعت اذان و نماز کمک شایانی به این مسئله میکند و به وضعیت نمازخانهها و مکانهای مذهبی دانشگاه باید توجه و رسیدگی بیشتر از نظر امکانات و… شود.
- استفاده از تبلیغات مؤثر و منطبق با تمامی اعتقادات قرآنی برای رعایت حجاب دانشجویان و روابط سالم دختر و پسر در دانشگاه؛ تاثیرگذار است.
نویسنده : مونا کلانتری
منابع
- آخوندی، محمدباقر، (۱۳۸۳) “هویت ملی مذهبیجوانان”، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
- تبیان (۱۳۷۸) «جوانان از دیدگاه امام خمینی (ره)»، دفتر ۱۶، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، نشر عروج.
- تبیان (۱۳۷۶) «دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی (ره)»، دفتر ۱۴، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، نشر عروج.
- جوادی آملی، عبدالله (۱۳۶۱) “علوم انسانی: اسلام وانقلاب فرهنگی”، تهران: جهاد دانشگاهی.
- جمشیدی، محمد حسین؛ محمدی، احسانالله (۱۳۸۹) «مبانی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام خمینی (ره)، تهران: فصلنامه دانشگاه اسلامی.
- حبیب زاده، ر (۱۳۸۲) “بررسی انواع دینداری در بین دانشجویان دانشگاه تهران”، پایاننامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما دکتر شجاعیزند، دانشگاه تربیت مدرس.
- حسینیفر، رضا (۱۳۸۸) «امام خمینی و بیداری اسلامی»، تدوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
- خرمشاد، محمدباقر (۱۳۸۷) «دانشگاه تمدنساز ایرانی و اسلامی؛ در آیینه آرا و اندیشههای امام و رهبری»، دفتر برنامهریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی.
- خمینى، روحالله (۱۳۷۸) «صحیفه نور»، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ج ۷، تهران.
- خمینى، روحالله (۱۳۷۸) «کوثر»، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)، ج ۸، تهران.
- خمینى، روحالله (۱۳۶۲) «شرح چهل حدیث»، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
- دفتر مقام معظم رهبری (۱۳۷۶) «دانشگاه و دانشجو در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری»، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، انتشارات امیرکبیر.
- رفعت جاه، مریم(۱۳۸۳) “زنان و باز تعریف هویت اجتماعی“، پایان نامه دوره دکتری رشته جامعه شناسی، دانشگاه تهران، ص۵۵٫
- سبحانینژاد، مهدی ؛ یوزباشی، علیرضا (۱۳۸۶) «رسالت تربیت دینی-اجتماعی دانشگاه از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری»، تهران: فصلنامه دانشگاه اسلامی.
- کرمعلیان، حسن و سیدعلیاکبر حسینی (۱۳۸۳) “عناصر تربیتی انسان طبیعی وآرمانی درنظام تعلیم وتربیت اسلامی”، فصلنامه اندیشه دینی، شماره ۱۱، شیراز : دانشگاهشیراز.
- کلینی، محمدبن یعقوب (بیتا) “اصول کافی”، با شرح و ترجمه حاج سیدجواد مصطفوی، قم: انتشارات علمیه اسلامیه.
- گیویان، ع (۱۳۸۵) “آیین، آیین سازی و فرهنگ عامه پسند دینی: تأملی در برخی بازنماییهای بصری دینی و شیوههای جدید مداحی”، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال دوم، شماره ۵، ص۲۱۱-۱۷۹٫
- مجتهد زاده،پیروز (۱۳۷۷) “جغرافیا و سیاست در فرایندی نوین نگاهی به برخی مفاهیم در جغرافیای سیاسی ژئوپلیتیک“ مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی ،شماره ۴۲ ،ص ۱۴۷
- مجیدی، محمدرضا (۱۳۸۶) «همگرایی حوزه و دانشگاه، ضرورتی برای تحقق اهداف ملی»، تهران: فصلنامه دانشگاه اسلامی.
- مدنی، آزاده (۱۳۸۶) “آسیب شناسی تربیت دینی”، فصلنامه کتاب نقد،شماره ۴۲، تهران: پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی.
- معین، محمد (۱۳۷۱) “فرهنگ شش جلدی معین”، تهران: امیرکبیر.
- منتظر قائم، مهدی (۱۳۷۹)“رسانه های جمعی و هویت“ فصلنامه مطالعات ملی، شماره ۴ ،ص۲۵۶٫
- میرسندسی، م (۱۳۸۳) “مطالعه میزان و انواع دینداری دانشجویان“، پایاننامه دکتری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
- نجارزادگان، فتح الله (۱۳۸۶) “رهیافتی براخلاق وتربیتاسلامی” ،قم: دفتر نشر معارف.
- نراقی، مولی مهدی (۱۳۸۴) “علم اخلاق اسلامی”، ترجمه کتاب جامع السعادات، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، تهران: انتشارات حکمت.
- نهجالبلاغه (۱۳۸۶) ترجمه محمد دشتی، انتشارات قم، تاظهور.
مقاله بسیار پرمحتوا و سودمندی بود – موفق و موید باشید – محمود
سلام و خسته نباشد
تقویت باورهای مذهبی خیلی مهمه این موضوعی که نوشتید عالیه ولی درباره ی طلاق هم بنویسید که متاسفانه زیاد شده و بررسی کنید مثل همین مقاله چه راهکارهای عملی در شهرستان ما هست و بکار ببندیم که شاهد این همه جدایی نباشیم