از سعدی بیاموزیم
هر دم از عمر میرود نفسی/ چون نگه میکنم نماند بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی/ مگر این پنج روز دریابی
خجل آنکس که رفت و کار نساخت/ کوس رحلت زدند و بار نساخت
خواب ِنوشین بامداد رحیل/ باز دارد پیاده را ز سبیل
هر که آمد عمارتی نو ساخت/…