ابهر آنلاین: آقای حسن اسدی با رویکرد نقد و تحلیل شروع به نوشتن مطالبی درباره عملکرد شورای قبلی شهر ابهر و انتظاراتی که از شورای جدید میرود، در وبلاگ شخصی خود کردهاند که اولین بخش آن تقدیم خوانندگان میشود. رسانه ابهر آنلاین ضمن تشکر از ایشان، از همه شهروندان و صاحب نظران و کسانی که دغدغهای برای شهری بهتر برای زندگی کردن دارند، درخواست میکند، بر مقاومتهای درونی و بیرونی غلبه نموده و قدم در فضای عمومی جامعه بگذارند، باشد که با ارائه و انتشار نظرات خود قدمی در بهبود و آبادی شهرمان برداریم. از طرف دیگر ابهر آنلاین آمادگی این را دارد که پاسخ و دفاعیه هر کسی که احساس میکند در این نوشته و یا در دیگر مطالب این رسانه در مورد او به ناروا سخنی گفته شده و یا حقی از او ضایع شده را درج نماید.
شورای اسلامی شهر ابهر: انتظارات و ظرفیتها– بخش اول
حسن اسدی
مقدمه
تصمیم داشتم برخلاف ادوار گذشته نظری در خصوص مسائل مربوط به شورای شهر ابهر و یا اساساً چیزی در رابطه با ابهر و گرفتاریهایش نداشته باشم و اگر هم توان نوشتن و اظهارنظر دارم تمام آن را برای نوشتن در خصوص کل کشور و مباحث علمی و عقیدتی صرف کنم شاید که خدا بخواهد و نوشتن من تأثیری در کل روند تحولات و تغییرات اجتماعی آن هم به اندازهای که وسع و توانش را دارم، داشته باشد. اما متأسفانه این امکان فراهم نشد و برخی از دوستان که با بهره برداری از راه اندازی یک هیجان کاذب و التهاب عمومی توانستهاند خود را در متن یک موفقیت مردمی جا بزنند با راه انداختن هیاهو و متهم نمودن من به اینکه مایه اختلاف و نفاقم وادارم نمودند که در مقام واضح نمایی خواست و انتظارم از کسانی که مسئولیتی را بر دوش میگیرند مطالبی را به رشته نگارش و تحریر درآورم و با مطرح ساختن موازینی که میباید توسط آنها رعایت گردد خود را برای نظارتی عمیقتر از ادوار گذشته آماده سازم.
از این رو در این سلسله مطالب که امیدوارم تا روز افتتاح شورا و مراسم تحلیف نمایندگان جدید ادامه یابد ابهر و نیازمندیهایش و انطباق آنها بر توانمندیهای نمایندگان جدید را تفسیر و تحلیل بنمایم تا مردم عزیز بدانند که برای داشتن یک شورای قوی میباید از نمایندگان خود چه انتظاری داشته باشند و نمایندگان هم بدانند که در همه ایامی که بر کرسی نمایندگی مردم تکیه زدهاند چشمانی با دقت و حساسیتی به مراتب بیشتر و حساس تر از گذشته مواظب نگاه و توجه آنها به تصمیم سازیها میباشد تا اگر خدای ناکرده موضوعی از حیطه توجه و تمرکز بیرون ماند و یا غفلتی صورت گرفت و یا منفعتی بود تا موضوعی به بیرون از دایره تصمیم گیری رانده شود، انذار و هشدار باعث بازگشت موضوع به متن و ممانعت از اتلاف در منابع و فرصتها گردد.
اما چرا باید چنین کاری را به انجام برسانم سئوالیست که پاسخ بدان را در این مبدأ ورود به صورت مبسوط و به تفصیل ارائه مینمایم تا دوستانی که فکر میکنند نوشتن و گفتن مایه اختلاف میشود و یا احیاناً آن را مزدوری میدانند اگر کسی بگوید که در شهرش به منابع و فرصتها بی توجهی میشود، بدانند که اگر نظرات گفته نشود و انتقاد صورت نگیرد اختلاف به وجود میآید و اتفاقاً این مزدوری ست اگر کسی ببیند در شهرش عواملی باعث اتلاف در منابع شدهاند و حرفی نزند و یا به فریاد برنخیزد.
سخنی با اعضای شورای فعلی و منتخبین شورای جدید
ببینید دوستان خداوند هم در کارهای فردی (وشاورهم فی الامر) وهم در کارهای جمعی (وامرهم شورا بینهام) انسان را به مشورت با دیگران امر نموده است و این امر چیزی غفلت بردار نیست و باید صورت بگیرد و اگر مسلمانی نخواهد به چنین دستوری تن بدهد مطمئناً میباید در مسلمانی او شک نمود.
حال بیایید با همین دو آیه شریفه کوچک ولی بسیار مهم موقعیت دوستانی را که از فردا قرار است نمایندگی مردم را در شورا بر عهده داشته باشند مورد تفسیر و تحلیل قرار دهیم تا ببینیم که آیا این دوستان در طی چهارده سالی که از عمر شورا و حاکمیت این نهاد در ابهرمی گذرد با توجه به این نکته که وظیفه آنها مشاوره در امور مربوط به خود و جامعه است به این نهاد مراجعه داشتهاند و از آنها خواستهاند که در اموری که به نوعی مربوط به سرنوشت آنهاست به حرف دلشان و خواست منطقیشان توجه نمایند و یا موردی بوده که شورا و شورائیان آنها را به مشورت فراخوانده باشند و اگر چنین نکردهاند امروز چگونه ادعا دارند که متعهد به سرنوشت شهر بودهاند و متعهد میشوند که بتوانند با مشورت گرفتن از دیگران تصمیمهایی را اتخاذ نمایند که مبتنی بر منافع عمومی مردم شهرابهرباشد؟
برای پاسخ به این سوال مواردی از تجربیات خودم را در رابطه با شوراهای اول و دوم و سوم مطرح مینمایم و آنگاه جایگاه و موقعیت برخی از دوستان را شفاف بیان میکنم تا بدانید که چگونه این نهاد و اعضاء آن به مشورت نیاز داشتند و کسی در این شهر خود را ملزم نیافته تا با مراجعه به آنها کمک فکری مورد نیازشان را در اختیارشان قرار دهد و امروز هم عدهای بر من میتازند که تو چرا با عمل به وظیفهات که مشورت دادن بوده نگذاشتهای که شورا در کارهای خود موفق باشد.
همانگونه که اذهان دوستان با مسائل مربوط به شورای اول آشنا میباشد ما در این دوره از شورا برخوردار از مدیریت یک شهردار موفق و با قدرت به نام «صبری» بودیم که در سال اول و دوم با دوست مان جناب آقای «ربی» تنش و کشمکش داشت و در سال سوم با دوستان دیگرمان یعنی جناب «آهنکار» و حاج یحبی قزوینی و حمید عسگری دچارم شکل شد و دقیقاً در زمانی که ما به دوام مدیریت ایشان به دلیل ارتباط با مدیریت عالی استان و کشور نیاز داشتیم اصرار دوستان منجر به حذف ایشان از اریکه قدرت و سپردن مسئولیت به جناب «قنبری» که ایشان هم از مدیران خوب بودند شد.
خوب آیا درهمان زمان که کشمکش مستمر در بین شورا و شهرداری ادامه داشت و هردو طرف مستأصل شده بودند آیا از داخل شهر و از دوستانی که امروز عضو شورا شدهاند پای پیش گذارده شد تا با ایجاد ارتباط اصولی از طریق مشورتی که به اعضاء شورا داده میشد مانع از فروپاشی مدیریت شهری در ابهر گردند؟
مطمئناً چنین اقدامی صورت نگرفت زیرا اگر میشد مدیر موفقی چون صبری از این شهر نمیرفت مدیری که توانسته بود با اقداماتی چون احداث بلوارهای بزرگی چون ابهر و خرم دره، بنارود، طالقانی شمالی، انقلاب، پلهای معظم بر روی ابهررود و…چهره شهر را تغییر دهد.
و یا مگر قانون گزار نگفته که شورا برای شناسایی و تربیت نیروی انسانی با تشکیل کمسیونهای فنی و تخصصی میدان را برای تمرین دمکراسی فراهم آورند تا با به میدان خواندن حدود چهل و پنج نفر برای سه کمسیون مورد تعریف همین تعداد مدیر و یا کاندیدا برای دور بعد شورا تربیت نمایند پس چرا زمانی که در سه دوره گذشته شورا در ابهر این حکم قانونی تعطیل گردید از همین دوستان عضو فعلی در شورای جدید کسی نیامد تا از شورا بپرسد که چرا دستور و طرح قانون گزار را تعطیل نمودهاید؟
حال بیایید اتفاقات نادر صورت گرفته در همین شورای مستعجل فعلی را مورد بررسی قرار دهیم و از همین دوستان حاضر در شورای جدید بپرسیم که شما با عنایت به بروز چنین اتفاقاتی چرا همین امروز که شورای سوم سر کار است بدان مراجعه نمیکنید و خواستار ابرام و اصرار بر اجرایی نمودن حکم تخریب به بنایی را نمیکنید که از سوی مراجع ذیربط دارای مشکل دانسته شده است؟ موضوع بنا بر مطلب منتشرشده در روزنامه ندای ابهر از این قرار است که فردی به شهرداری و یا شخص شهردار مراجعه نموده و با این عنوان که در بافت قدیمی شهر و با استفاده از تسهیلات مربوط به بافتهای فرسوده خواستار احداث بنای مسکونی و تجاری است درخواست مجوز مینماید که گویا شهردار (یا در شهرداری) به ایشان گفته میشود که با عنایت به ممنوعیتهای موجود نمیشود مجوزی برای خواسته شما صادر نمود شما بروید و بسازید و بعداً در کمیسیون جریمه میشوید و نهایتاً جریمه را میپردازید و ایشان بنا به این گفته اقدام به ساخت میکنند و بعداً که موضوع حاد میشود، و حکم تخریب صادرمی شود، دستهایی به کارمی افتد که مانع از تخریب شود.
حال سوال این جاست که چرا فردی با توجه به این که خود عضوی از جامعه مهندسین شهر است و دقیقاً میداند که چنین پروژهای میباید موافقت مراجع مختلفی را داشته باشد و مثلاً برای آن باید موضوع اطفای حریق، امنیت، ترافیک و…در نظر گرفته شود چرا بدون دریافت مجوزهای لازم اقدام به احداث نموده است تا کار بدان جا برسد که برخلاف منافع مردم که با از بین رفتن مصالح فراوانی در خطر میافتد بنایی تخریب شود و حال چرا دوستان ایشان که خود را متعهد و دارای تجربه میدانند این سوال را از شورا نداشتهاند و یا امروز به شورا نمیروند و نمیپرسند که چرا اجازه چنین کاری را صادر نموده اند و یا در موارد دیگری که در آنها بنای شانزده واحدی ایجاد شده و پیلوت آن که باید برای پارکینگ باقی بماند به واحد مسکونی تبدیل شده و به فروش رفته است و کسی از این مدعیان نرفته تا از شورا بپرسد و یا مشورت بدهد که دوستان با عدم نظارت بر حفظ بنای مهندسی چون پیلوت که پارکینگ خودروهای شانزده واحد مزبور است فردا وجود خودرو در کوچه میتواند مانع از کمک رسانی به ساختمانی شود که خدای ناکرده آتش گرفته و یا دچار زلزله شده است.
منبع: وبلاگ ثمر ابهر به آدرس: http://samr.blogfa.com/post-1184.aspx
پایان بخش اول