جاذبه های گردشگری شهرستان ابهر

ابهر یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین مکانهای جهانگردی و توریستی استان زنجان به شمار می آید که برای توسعه و گسترش صنعت گردشگری از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار است.

مهم ترین و تاریخی ترین اثر شهرستان ابهر، گنبد عظیم و مشهور سلطانیه است که به تنهایی قابلیت برابری با سایر بناهای استان را دارا می باشد. تقریباً در تمام نقاط ابهر آثار زیبا و مکان های دیدنی با ارزشی یافت می شوند ولی بیشتر آثار تاریخی این شهرستان در قسمت های شمالی منطقه واقع شده اند.

معبد تاریخی داش کسن در کنار شهر تاریخی و با ارزش سلطانیه، آرامگاه چلبی اوغلی، آرامگاه ملاحسن کاشی و گنبد آجری سلطانیه در مجموع محور فرهنگی – تاریخی سلطانیه را تشکیل می دهند. این بناها در دشت مسطح و زیبای سلطانیه جلوه ای خاص داشته و همواره مورد بازدید دوست داران تاریخ و فرهنگ ایران زمین قرار می گیرند.

روستاهای تاریخی و ییلاقی اطراف شهرستان ابهر که نمایانگر جلوه های زیبای طبیعی و غلبه انسان بر طبیعت هستند، بقعه زیبای امام زاده ها که از اعتقادات خاص مردم و معماری روزگار خود حکایت دارند، معماری باارزش مساجد، تپه های متعدد تاریخی و مهم تر از همه گنبد زیبا و مشهور سلطانیه که نقطه اوج آثار دیدنی منطقه به شمار می رود، همگی در مجموع نوید یک گردش طولانی و جذاب در طبیعت و تاریخ منطقه را به بازدید کنندگان می دهند.

وجود آثار تاریخی با شهرت جهانی و همچنین طبیعت زیبا همراه با غارهای مشهور، سبب شده که شهرستان ابهر همواره از بازدیدکنندگان متعدد داخلی و خارجی برخوردار باشد. با وجود این که با ارزش ترین بناهای تاریخی استان زنجان در محدوده شهرستان ابهر واقع شده اند ولی امکانات اقامتی و توریست پذیری منطقه ابهر شایسته و پاسخگوی مسافران این خطه از استان زنجان نیست. به نظر می رسد که با اندکی توجه در زمینه تبلیغات اصولی و همچنین سرمایه گذاری در ساخت مراکز شایسته اقامت میهمانان داخلی و خارجی و رواج و گسترش فرهنگ صحیح توریسم پذیری در میان مردم منطقه، رونق تاریخی این منطقه به آن باز گردانده شود و این ناحیه به یکی از جذاب ترین مناطق توریستی استان تبدیل گردد.

آرامگاه ملاحسن کاشی

مقبره ملاحسن در مغرب سلطانیه و در سه کیلومتری آن قرار دارد که احتمالا” در دوران سلطنت سلطان محمد خدابنده ، یا به طور کلی در دوران مغول جزو پایتخت یعنی سلطانیه بوده است . اما در حال حاضر تک بنای زیبای مقبره در دشت پهناور خود نمائی می کند. در مورد تاریخ بنای مقبره ملاحسن شیرازی چند نظریه وجود دارد:
عده ای آن را از بناهای زمان صفویه می دانند و عده ای نیز آنرا به اوائل قرن هشتم و آغاز دوره صفویه نسب می دهند. به هر صورت بنای نامبرده بعلت طرح خاص و منحصر به فرد خود بی اندازه مورد توجه باستانشناسان و محققین می باشد. مقبره ملاحسن شیرازی به شکل کثیر الاضلاع هشت ضلعی است که چهار ضلع بزرگ آن به طول ۳۰/۸ متر و چهار ضلع کوچک به طول ۷۵/۵ متر است .
اضلاع بزرگ دارای ایوانهای وسیع با اضلاع کوچک، دارای ایوانی دو طبقه که با ساختن طاقهای کوتاهتری بوجود آمده است.

 Sample Image

  بوسیله دو پلکانی که از ایوانهای بزرگ شرق و غرب آغاز می شود می توان به ایوانهای فوقانی راه یافت. پلکانهای چهارگانه فقط جهت صعود ارتباط با غرفات فوقانی ساخته شده اند. بر بالای این تراسها می توان مناظر دشت سرسبز را به خوبی مشاهده کرد. اضلاع هشت گانه بوسیله راهروی کوچکی با طاق کوتاه به طول و عرض ۵/۱ × ۷۵/۰ متر بهم متصل می شود .
دهنه ایوانهای بزرگ ۵/۴ متر و دهنه ایوانهای کوچک ۵/۳ متر می باشد و قریب ۵/۰ متر از سطح دشت بلندتر است. قسمت داخلی مقبره به شکل مربع به ضلع تقریبا” ۶ متر است که چهار طرف توسط چهار درگاه بزرگ به ایوانها ارتباط پیدا می کند. در طرفین درگاههای دو طاقچه مستطیل شکل به چشم می خورد . که احتمالا ” جای روشن کردن شمع بوده است. در ضلع رو به قبله بجای محراب که کاملا”‌از بین رفته در گاهی قرار دارد.

Sample Image

در دوران فتحعلی شاه و حکومت پسرش عبدالله میرزا در زنجان، این بقعه تعمیر و اشعاری بخط نستعلیق در داخل گنبد هر کتیبه ای گچ بری شده است. این کتیبه شامل یک نوار تزئینی با کادرهای جالب مساوی هم است که دور تا دور داخل و محل اتصال گنبد بنا مشاهده می شود. ظاهرا” این قطعه شعر ناتمام مانده و چند بیت هم در میان قطعه خوانده نشده است.
در ساختن داخل گنبد ظرافت خارق العاده بکار رفته است و گچبری های جالبی شامل مقرنس های گچی و شمسه هائی به رنگ قرمز بسیار زیبا سطح داخل گنبد را پوشانده است. بر بالای ورودی بقعه، پنجره بزرگی به چشم می خورد که نور داخل بقعه را تامین می کند. مقبره ملاحسن دارای گنبدی شلجمی سه پوش است که در معماری قدیم ایران سابقه نداشته است. گنبد داخلی که دارای تزئینات گچ بری است بوسیله تیرهای چوبی به گنبد میانی وصل گردیده است. گنبد اخیر اندکی به ضخامت یک آجر ساخته شده است. گنبد سوم یا گنبد خارجی که دارای فرم بسیار زیبائی است دو گنبد زیرین را می پوشاند. تزئینات گنبد شامل معقلی های پرکار درگریو گنبد و کاشیکاری های فیروزه ای بسیار ارزنده است. بدین ترتیب گریو یا گردنی گنبد دارای چهار بخش تزئینی است:‌ بخش اول:‌ در بخش تحتانی معقلی های جالبی از تلفیق آجر و کاشی فیروزه ای دیده می شود.
بخش دوم:‌ کتیبه معقلی زیبای دور گنبد با عبارات الله و محمد و علی و عبارات دیگر از کاشی فیروزه ای در متن آجر است.

بخش سوم: در این بخش تزئینات معقلی هفت و هشت ( زیگزاک ) جلب توجه می کند.
بخش چهارم: بخش فوقانی و زیر کاسه گنبد را نره کاستی هائی به صورت عمودی تزئین می کند.

Sample Image

 ناگفته نماند که در آجر های تحتانی گنبد دو بیت خط نستعلیق نوشته:

 اشک جنت شد به یمن دولت طهماسب شاه
تربت کاشی که آمد خاک مشک آبش گلاب
خواستم تاریخ اتمامش بدانم       عقل گفت
سال تاریخش همان از “‌رشک جنت “‌ کن حساب
در دو طرف گنبد دو بیت شعر بچشم می خورد که نام معمار و بنای تعمیر کننده عمارت که پدر و پسرند  نوشته شده است.
بود امیدوار از لطف غفار                                                        محب شاه دین فتحی معمار

خاک سنگ ره ولی خدا                                                        ابن فتحی   محمد بنا

در حفاری داخل مقبره، محوطه ای با دیواره های سنگی منظم پیدا شد که در داخل آن قبر مستطیل شکلی به ابعاد ۸۰/۳ × ۹۰/۳ متر کشف شد که سه قسمت شمال و شرق و غرب با سنگهای سبز رنگ حجاری شده بنا گردیده است. ضمنا”‌مقداری سنگهای سبز رنگ نیز در صحن داخلی مقبره بدست آمد که دارای نوشته می باشد.

در میان سنگ های مکشوفه قطعه سنگی وجود دارد که تمام قسمت های آن دارای خط نوشته است و نقش محراب بر روی آن حک گردیده و در پشت سنگ علامتی بشکل قیچی بچشم می خورد . با وجود اینکه از لحاظ طرح ساختمانی مقبره منحصر به فرد می باشد . معذالک از لحاظ تزئینات خیلی غنی نبوده است . اما نباید فراموش نمود که روی اولین قشر پوشش تزئینات قدیمی بدست آمده است. به نظر می آید که مقبره مذکور حداقل سه بار مرمت شده است که مهمترین آن همراه با تزئینات گچبری اطراف مقبره در زمان فتحعلی شاه قاجار صورت گرفته است . بنا به طور کلی دارای اسکلت استوار و پی های محکم است که به عمق بیش از یک متر در خاک ، رس ، آهک قرار دارد .
در گذشته دیوار ایوانها دارای قابهائی بوده که کاشیهای تزئینی داشته است و در حال حاضر خالی از تزئین می باشد . در گنبد خارجی شکاف بزرگی بوجود آمده است . که توسط سازمان ملی حفاظت آثار باستانی تعمیر و مرمت شده است .
در فاصله صد قدمی این مقبره ، باقیمانده بنای بسیار جالبی با تزئینات معقلی زیبا بچشم می خورد که به گفته اهالی محل ، مجموعه ، خانه ملاحسن و خانقاه وی بوده است .
ولی آنچه مسلم است این است که بنای مخروبه فوق الذکر سردر ورودی بنا بوده و به طور کلی چنین بنظر می رسد که خانه و مقبره قسمتی از باغ بسیار بزرگ و عمارت دیگر بوده است . این سردر دارای تزئینات معقلی مرکب از کاشیهای کوچک زرد ، فیروزه ای و مشکی در متن آجر است .
هر دو جرز طرفین از پائین تا بالا کتیبه ای بخط بنائی بچشم می خورد که کلمه  ( علی )  را مکررا با کاشی های فیروزه ای در متن آجر بر آن نوشته اند . در طرفین این سر در طاقنمائی تعبیه شده است . که دارای دو کتیبه بخط بنائی است :
الف )‌ در سطح طاقنما طرح مربع شکل با عبارت الله و محمود علی ،‌با کاشی فیروزه ای برمتن آجر .
ب ‌  )‌ کتیبه ای به رنگ سیاه در متن آجر با عبارت لا الله الا الله که در اطراف طاق طاقنما بچشم می خورد .
حفاری هائی که در محوطه بیرون مقبره ملاحسن کاشی صورت گرفته است ، یک خیابان سنگ فرش ظاهر گردید که طول آن ۵۰/۹۵ متر و عرض آن  ۵ متر می باشد که قبلا” با سنگهای قلوه ای مفروش گردیده است . این خیابان سردر بزرگ محوطه را به مقبره ملاحسن متصل می سازد .
این بنا با شماره ۱۶۸ به ثبت تاریخی رسیده است

معبد تاریخی داش کسن

یا آنچنان که جهانگردان آن رامی شناسند: معبد اژدها؛ در حاشیه روستای “ویر” در حدود ۱۵ کیلومتری شهر تاریخی سلطانیه واقع شده که به نقش دو اژدهای برجسته و چند محراب اسلامی در دو سمت خود و به قرینه یکدیگر مزین است. یکی از دلایل معروف بودن این معبد به دلیل وجود نقش های اژدهای آن است که نمونه های مشابه آن را آنوبانینی در جای دیگری از ایران مشاهده نکرده است. طبق نظر برخی باستان شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام باز می گردد که در زمان ایلخانان نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده است.

 Sample Image

 معبد داش کسن مرکب از ایوان ها، نقوش برجسته و محوطه های باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجه است. آثار به جای مانده در محل؛ این احتمال را قوت می بخشد که ایلخان مغول “ارغون” بیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت معبدی نموده است. تاثیر و تاثر متقابل ایران و چین بر یکدیگر بیش از هر محل دیگری در این مکان مشهود است چنانچه تلفیق طرح های اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر می شود.

Sample Image

روستای ویر و روستای صخره ای قروه از جمله جاذبه های طبیعی شناسایی شده در شهرستان ابهر هستند که از ارزش های تاریخی بالایی بهره مند می باشند. این روستاها از یک سو با درهم آمیختن طبیعت و تاریخ، خصوصیات این خطه را به روشنی به نمایش می گذارند و از سوی دیگر نمایانگر غلبه انسان بر محیط های سخت طبیعی هستند.

علاوه بر این، شیوه های معیشت و زندگی در بسیاری از روستاهای ایران منحصر به فرد بوده و به عنوان بخشی از نمایه های تمدن دیرپای ایرانی به شمار می آیند که در صورت معرفی بهتر از عوامل جذب طبیعت دوستان خواهد بود.

تپه نور در شهر تاریخی سلطانیه

 یکی از مهمترین آثار سلطانیه تپه بزرگی است که در ۱۵۰۰ متری جنوب شرقی گنبد سلطانیه واقع شده است . از آنجا که این تپه بطور غیر مستقیم با گنبد سلطانیه دارای ارتباطاتی می باشد بطور خلاصه و فشرده از آن یاد می کنیم :مقطع عرضی تپه تقریبا” مربع شکل است که هر ضلع آن ۱۲۰ متر می باشد و ارتفاع آن به ۱۵ متر می رسد . در حفاریهایی که توسط هیئت باستانشناسی بر بالای جبهه شرقی انجام گرفت ، به آثار ساختمانی که از سنگهای تراش سبز رنگ ساخته شده بود برخوردشد. در حفاری دامنه شرقی نیز آثار دیوارهای سنگی مشاهده شد که نشان می داد که در آن مکان یک بنای دوازده ضلعی بوده است.احتمالا” این بنا بقایای برج ۱۶ گانه که اولجایتو دستور ساخت آن را داده بود باشد و یا به عقیده برخی ،‌کاخی بوده که در زمان فتحعلیشاه ساخته شد. و از مصالح و کاشیهای گنبد سلطانیه در آن بهره گرفته اند . شالوده این بنا با سنگ و ملاط و گچ و آهک و نمای دیوار خارجی آن شامل دو ردیف سنگهای بزرگ تراش است .

 در ضلع این بنا دوازده ضلعی ۸/۴ متر و در بین زوایای دوازده گانه نیز نیمه ستونهای تزئینی دیده می شود . ضمنا” بدنه خارجی دو نیمه ستون  جبهه شمالی را فرورفته و مقعر ترتیب داده اند و با آثار آجری که بر روی بعضی از نیم ستونها باقی است بنظر می رسد که در روی این نیم ستونها گلدسته های آجری شبیه گنبد سلطانیه وجود داشته است .

پله های متعدد ویران شده که بطرف شرق تپه ادامه دارد از آثار باقیمانده ایست که می توان در بنا مشاهده نمود . گنبد ویران شده و راهروها و پله های داخلی عموما” از آجر ساخته شده اند . تزئینات بنا شامل آجر همراه با کاشیهای فیروزه ای و آبی گلدار ،‌با طرحهای ستاره چهار پر وکاشیهای کوچک چند پهلو است .

مأخذ : بررسیهای تاریخی سال۱۱‚شماره۱ (فروردین ـ اردیبهشت ۱۳۵۰) ص۱۶۱ـ۱۹۶ 

  حمام سالار

حمام سالار بنایی است متعلق به دوره قاجاریه که در جوار گنبد معروف الجایتو در شهر تاریخی سلطانیه زنجان واقع شده است. این بنا که شبیه به تمامی حمامهای ایرانی کاملا در زیر زمین ساخته شده است. شامل تمامی عناصر اصلی تشکیل دهنده حمام ایرانی از قبیل گرمخانه، میاندر، سربینه، تون و خزینه است حمام سالار در سال ۱۳۷۸ جزو بناهای مشمول طرح پردیسان انتخاب  گردید و عملکرد جدید آن به عنوان سفره خانه چایخانه تعیین شد. این بنا در اردیبهشت ۱۳۸۱ به بهره برداری رسید.

حمام سالار بنایی است متعلق به دوره قاجاریه که در جوار گنبد معروف الجایتو در شهر تاریخی سلطانیه زنجان واقع شده است. این بنا که شبیه به تمامی حمامهای ایرانی کاملا در زیر زمین ساخته شده است. شامل تمامی عناصر اصلی تشکیل دهنده حمام ایرانی از قبیل گرمخانه، میاندر، سربینه، تون و خزینه است.

حمام سالار در سال ۱۳۷۸ جزو بناهای مشمول طرح پردیسان انتخاب  گردید و عملکرد جدید آن به عنوان سفره خانه چایخانه تعیین شد. این بنا در اردیبهشت ۱۳۸۱ به بهره برداری رسید.

  Sample Image

 تاریخچه حمام سالار

بانی حمام سالار شخصی به نام سیف علی خان کلانتری معروف به سالار خان بود. ساخت این بنا که در اواخر قاجار و در سال ۱۲۹۳ ه.ش. گشته است قریب یک سال طول کشید. در سال ۱۳۴۴ به جای خزینه به دستور اداره بهداشت در حمام از دوش استفاده شد و پس از سال ۱۳۵۸ حمام سالار به حال مخروبه در آمد پس از چندی شورای محل با فروش خاکستر های اطراف روز ها به صورت جمع آوری هزینه تعمیر، این بنا مجددا” آماده استفاده شد. در این زمان فعالیت حمام روزها به صورت جداگانه مردانه و بزنانه شد، بع این ترتیب که مردها از غروب تا ساعات اولیه صبح و زن ها از صبح تاغروب از حمام استفاده می کردند. شروع فعالیت مرمت بنا در سال ۱۳۷۲ توسط سازمان میراث فرهنگی قزوین آغاز شد حمام در این سال از فرزندان و نوادگان سالار خان خریداری و به مالکیت دولت در آمد.

الحاقات و تخریب حمام سالار

در سال ۱۳۷۲ در زمان مرمت بنا در معماری حمام تغییراتی بوجود آمد که قسمتی به عنوان سرویس بهداشتی و آشپزخانه به قسمت شمالی آن اضافه شد و تغییراتی چند در قسمت های دیگر – سربینه – هشتی – بنا بوجود آمد. فضاهای اصلی حمام سالار در زمان فعالیت خود شامل ورودی – خزینه و تون بوده است و فضاهای فرعی وابسته به گرمخانه، همچون مبال- گرمخانه – میاندر فضای چاه آب و حوضچه تقسیم سوخت می باشد.
نحوه پاسخگوئی حمام به شرایط اقلیمی و عملکرد داخلی باتوجه به میزان پایین بودن دما و شدت سرما در منطقه سلطانیه، وجود دیوارهای قطور و جرزهای سنگی در جلوگیری از اتلاف و از بین رفتن گرما جلوگیری می کرد. تهویه حمام از طریق روزنه های موجود در مرکز گنبد و نور گیری پوشش های حمام امکان پذیر می شد. با استفاده از تمهیدات معمارانه از خروج بخار و تبادل حرارتی در حمام سالار جلوگیری می شد اسن تدبیر وجود انحنا در مسیر حرکت میاندر بود که سیر کولاسیون هوا را امکان پذیر نمی ساخت. این روش گرمای حمام را حفظ و مانع از هدر رفتن حرارت و بخار میشد و در نتیجه گرمای بهتر آب خزینه و هوای گرم  گربه می گردید و سرانجام گرمای متعادل و مطلوب در سربینه فراهم می شد دو مسیر عبور و مرور دراین حمام قابل تشخیص بوده است.

  Sample Image     Sample Image     Sample Image

سیستم گرمایش حمام سالار :

سیستم گرمایش حمام سالار مشابه سایر حمام های سنتی است. سطح کف آتشدان حمام ۸۰ سانتی متر پایین تر از زیر کف خزینه و تیان قرار داشته است گرمای حاصله از سوخت از طریق گربه روهای اصلی و فرعی در زیر فضای حمام پخش می گردید.
سیستم انتقال دود حمام سالار

محل عبور کانال های گربه رو اصلی و فرعی و دود کش های حمام در زمان فعالیت برای گرم کردن حمام استفاده می شد، به این ترتیب که ابتدا دود کش کانال اصلی باز و بقیه بسته می شد و پس از گرفتن آتش بسته به نیاز فضاهای مختلف دود کش مربوط به کانال باز می شد تا هوای گرم بیشتری از زیر فضا جریان یابد.
آب رسانی به حمام سالار :

آب مورد مصرف از طریق چاه که محدوده مجاور تون خانه حمام بود می شد و این چاه که هنوز دارای آب می باشد آب مورد نیاز خزینه و گرمخانه و حوض سربینه را فراهم می کرد آب چاه پس از کشیدن در حوضچه های مجاور تخلیه می شد و سپس سوراخهایی که وجود داشت که باز و بسته کردن آنها آب را به قسمتهای مختلف هدایت می کردند آب بوسیله تنبوشه های سفالی به خزینه یا فضاعای مشخص شده جریان می یافت تصویر یک عدد از تنبوشه های باقی مانده در دیوار حمام را مشخص می سارد در این تنبوشه های سفالی از طولی برابر ۴۰ سانتیمتر و قطر بزرگ ۱۰ سانتیمتر . قطر کوچک حدود ۸ سانتیمتر برخوردار بوده اند کهپس از فرو رفتن در یکدیگر درز های موجود بوسیله ملات پر می شد و با جهت جریان آب در جای خود قرار داده می شدند.
طرح احیا:
سفره خانه و چایخانه سالار در مساحتی قریب به ۵۰۰ متر مربع، و با ظرفیتی معادل ۶۰ نفر طراحی گردیده است. این بنا شامل بخشخای متنوعی از قبیل چایخانه سنتی، بخشهای اداری و پذیرایی و آشپزخانه مجهز، جهت تهیه و پخت غذاهای خاص محلی و بومی است. آرایش داخلی این حمام متناسب با شخصیت تاریخی و معماری بنا در نظر گرفته شده است و در جابجای آن ویترینهایی برای نمایش ابزار و وسایل قدیمی مربوط به استحمام و معرفی آداب و روسوم مربوطه تعبیه گردیده است. ویژگیهای مکانی و دوره تاریخی حمام، از دیگر عوامل موثر در گیری نحوه خدمات رسانی به مجموعه می باشد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. مصطفی می گوید

    به نظر بنده مشکل اصلی و اساسی اهالی ابهر کم خوانی و مطالعه اندک می باشد !!! (البته مشکل کم پولی و یا حتی کم سوادی و بیکاری و یا فرهنگ پایین!!) مشکل اصلی تمام ایرانیان می باشد و باید بگویم که سهم ابهر از بین اینگونه مشکلات بسیار کمتر از سایر شهرهای ایران می باشد. زیرا همگی می دانیم که منطقه ابهر از قدیم به خوش آب و هوا بودن و حاصلخیزی و رونق اقتصادی و حتی رونق مسافرت و راههای ارتباطی بین شمال و جنوب و غرب و شرق معروف بوده و ساکنین این شهر به صلح طلبی و مهمان نوازی و مشاهیر پروری و دانشمند پروری مشهور می باشند و شاید دلیل اینکه مدتها پایتخت ایران در نزدیکی ابهر (سلطانیه) قرار داشته نیز همین باشد. ولی متاسفانه مطالعه در بین اهالی ابهر کم بوده و به تدریج فرزندانمان از تاریخ شهرمان و استانمان بی اطلاع بزرگ می شوند و در نهایت پشت پا به شهر و فرهنگ خود زده و بیگانه پرست می شوند و عاشق پایتخت و زبان فارسی و ادا و اصول فارسی زبانان شده و منکر تاریخ خود و فرهنگ زیبا و قدیمی آذری خود می شوند. هم اکنون به ندرت فردی پیدا میشود که اشعار حیدر بابای شهریار را به ترکی بتواند بخواند و یا معنی کلمات آن را بفهمد. حتی دیگر کسی رغبت ندارد تا اشعار ترکی بزرگانی چون خاکسار ابهری و یا بداغی و ………….. را بخواند. اصلاً کسی دوست ندارد که ترکی صحبت کند. اصلاً هیچ کس خود را ترک نمی داند.!!! چرا؟؟!!

    چرا دختران را ترغیب به فارسی صحبت کردن می کنیم؟ مگر ترکی چه ایرادی دارد؟ به لحاظ گرامر و قاعده مندی جزو بهترین و پر مخاطب ترین زبانها است. ولی اکنون فرزندان ما به تدریج با زبان ترکی بیگانه می شوند. من اصالتاً ابهری بوده و ساکن بخش شهری ابهر می باشم ولی وقتی اشعار شهریار را می خوانم انگار که دوران کودکی خود را می بینم. تمام این اشعار مربوط به خاطرات کودکی استاد شهریار می باشد که در تمام منطقه آذربایجان رایج بوده و جزو فرهنگ ما میباشد. ولی به مرور فراموش می شود. ای کاش ما ابهریان کمی هم به مطالعه گذشته خود بپردازیم و گذشته خود را فراموش نکنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ده + سه =