نگاه منتقدانه حافظ بر جامعه
نگاه منتقدانه حافظ بر جامعه
غزلیات حافظ در بین ایرانیان از محبوبیت و معروفیت خاصی برخوردار ا ست. یکی از علل این محبوبیت چند وجهی بودن غزلیات است. غزلیاتی با محتوای عرفانی و در عین حال اجتماعی. غزلیاتی که با ته مایه طنز به بیان معضلات اجتماعی میپردازد و درد جامعه را بیان میکند. حال تصور کنید که این غزلیات آمیخته با بذله گویی و پند، با نکات عرفانی آمیخته شود. در این صورت است که علاوه بر دلنشینی و جذابیت، به انسانها درس زندگی میدهد. گویی صدای ستم دیدگان است به فرادستان که در میان پرت گویی دورویان و مدعیان به گوش میرسد. صدایی که منتقدانه و زیرکانه به نقد اجتماعی و بزرگان جامعه می پردازد.
بیان آسیب های جامعه از زبان حافظ
همانگونه که گفته شد حضرت حافظ با نگاه تیزبین خود وبا زبان محکم و صریحش به بیان آسیب های وارده به سیاستمداران و زمامداران زمانش می پرداخت. او زبان میشد برای مردم و به عیب شناسی حکومت از زوایای گوناگون میپرداخت.
به انسانها فطرت اصلی و هدف از آفرینش انسان را گوشزد میکرد و آنها را به پاکی در رفتار و معرفت دعوت میکرد. از طرفی، اصلاح امور دینی و سیاسی در اولویت شاعر بود. پنداری، حافظ طبیبی است بر دردهای نگفته و پرده از رازهای مگو برمیدارد.تا مرهمی باشد بر درد فرد فرد جامعه خویش که با چشم معرفت به آنها می نگرد و با زبان سرآمیزش به درمان آنها میپردازد.
نقدهای حافظ
در اینجا اشعار حافظ از حیث بیان انتقادی به چهار دسته تقسیم شده اندو میتوان در چهار بخش به بررسی آنها پرداخت:
- بخش اول شامل سخنانی است که مستقیما به نقد حاکمان و زمامداران حکومتی میپردازد و همچنین شیوه برخورد آنها با رعیت را بررسی میکند.
- نقد بعدی بر نهادها و ارگان های عقیدتی اجتماعی وارد است. کسانی که بیشتر از همه، شخصا با مردم در ارتباط هستند.
- این بخش متوجه خود مردم است که اشاره به رفتارها و ضد رفتارهای مردم در جامعه و در اتباط با یکدیگر دارد.
- دسته آخر مختص رفتار و صفات فردی است که تعیین کننده سطح فرهنگ و معرفت یک جامعه است.
نتیجه
حافظ شاعری نقاد است که اشعارش مختص همه وجوه انسانی است و تمام ابعاد زندگی را در برمیگیرد. با درک غزل حافظ به این نتیجه میرسیم که شاعر خود انسان را مسئول نواقص جامعه و در نتیجه مصیبت های وارد شده میداند و با شناخت خصایص انسانی، به بیان چاره می پردازد.